صدری کیست و چه می کند؟! -در قالب یک گفتگوی بسیار خواندنی با یکی از مدیران کشوری.
مخابرات ما – مهندس صدری را می گوییم! فکر نمی کردیم آب ما با این مرد توی یک جوی برود!راستش نمی توانستیم وجود رقیب را در دل ستاد خودمان تحمل کنیم.از شرکت و اپراتوری دیگر … در مخابرات …!
.
امروز دوستی به من گفت: خب چون که تو کاسب نبودی!
حرف جالبی بود! شاید این جمله کلیدی در طول این گفتگو بتواند بسیاری از قفل ها را باز کند!
با یکی از دوستان صحبت می کردم که از بیرون ما را رصد می کند! اگر بگویم خبرنگار است حق مطلب را در موردش ادا نکرده ام! اگر بگویم نویسنده است حرف کاملی نزده ام! اگر بگویم مدیر است در حقش ظلم کرده ام!
در یک جمله باید بگویم آدم زیرکی است که هر چیز را در جای خودش از پشت دیوار سیمانی می بیند!
فکر میکردم سایه مهندس صدری را با تیر می زند.یعنی حتما باید می زد. صدری از جایی آمده از جمع گروهی آمده که با گروه خونی ماها بسیار تفاوت دارد.مثل من که هنوز هم در قاب نگاهم کند و کاو میکنم تا اشکالی ببینم.
یکی از من پرسید: تو چرا اینقدر بدبینی! چرا اینقدر تیره ای! چرا راضی نمی شوی؟
بله! من دیر راضی می شوم! زود تسلیم حرف و شرایط روز نمی شوم! زود باور نمی کنم! میدانید چرا؟ چون که دقیقا از سال 1386 تا امروز که سال 1396 به پابان رسیده است هرگز حرف راست نشنیده ایم! همیشه حرفی زده شده همیشه چیزی گفته شده اما در واقع کار دیگری کرده اند و حرکت مثبتی ندیده ایم!
حتی اگر طرح و برنامه ای هم ریخته شده، بر همان اساس هم هزینه شده، اما در انتها رها کرده اند و رفته اند!
ذهن من، انباشته از تفکرات مدیران مخابراتی است که همه ابتر مانده است! نمی توانم به این زودی کسی را باور کنم!
***********
این دوست مدیر ما – مخابراتی و کشوری- هم کمی نسبت به صدری و شرایط روز آرام تر شده است.او فکر میکند می توان امیدوار بود!
می پرسم چرا؟
می گوید:
صدری را اینطور دیده ام که در تصمیماتش جدی است، در عین حال که اهل بگو و بخند است – راستش برای کسی قیافه نمی گیرد- در عین حال در مباحث جدی نمی توانی روبرویش بایستی و اصلا گمان نکن که کسی می تواند او را دور بزند! … اگر همینطور پیش برود … می توان به آینده امیدوار بود!
این حرف, بسیار مهم است! ما که تا قبل از این وقایع، هر دو بسیار خسته و فرسوده از مشکلات مخابراتی بوده ایم، حالا می فهمم که او به آینده امیدوار شده ولی من نیستم! چه چیزی در ما یا بهتر بگویم، در او تفاوت کرده است؟
شاید چون من از مرکز وقایع دور هستم دیرتر تاثیر میگیرم. این تاثیر دیرهنگام می تواند حسن من باشد یا ضعف من! اما تا امروز باعث شده همراه با خوانندگان و کاربران سایت جلو بروم! هرگز فکر نکنم که چیزی بیش از آنها میدانم یا آنها گمان کنند که من از آنها فاصله گرفته ام!
چه می گویم!
باز زدیم به صحرای کربلا!
در ذهنم دنبال رشته ای از اشکالات می گردم! دیگرانی هم بوده اند که حرفهای خوبی زده اند اما در پس پرده، پس از دو سال معلوم شده است که در موارد اساسی با هیئت مدیره یا با صاحبان سهام هماهنگ نیستند!
می گوید:
گمان نکن که صدری تنهاست! صفری هم حضور دارد و این دو هماهنگ پیش می روند! اینها خیلی مهم است!
بعد تاکید میکند که: “قاطعیت و تصمیمات درست و هماهنگ، چیزی است که مخابرات نیاز دارد!”
چقدر جالب! این حرف در عین فلسفی بودنش، بسیار کاربردی است! … اما من باورش نمی کنم! از او می خواهم چند تا کاری که انجام شده و به نتیجه رسیده برایم از نخ تسبیح بگذراند! … من آدم امروز و دیروز نیستم که بسادگی حرفی را باور کنم!
می گوید:
“تجهیزات مخابرات ماههاست که در گمرک گیر کرده بود! او حلش کرد! می فهمی ماهها تجهیزاتت در انبار داخل کشور بماند ،یعنی چی؟ .. کار کمی نبود! ارز مبادله ای به مخابرات نمیدادند! حالا می گیرند!سیار به سختی به مخابرات ایران پول میداد ولی حالا حلش کرده است! … یک موضوع مهم که شما هم بخاطر آن به صدری گیر داده بودی حالا نقطه قوت او و مخابرات شده است! … پیش از این ما همیشه با اپراتورهای دیگر دعوا داشتیم! همیشه در حال دعوا و جنگ بوده ایم! … ولی حالا به همه اینها سرویس می دهیم و پول میگیریم! این یعنی سرازیر شدن پول و درآمد! در حالی که قبلا اینها نبود!باور کن با این سیاست درآمد همراه اول دو برابر می شود!”
ول کن ماجرا نبود! تازه شروع کرده بود!در ادامه گفت:
تازه این ها مواردی است که زود بازدهی داشته! موارد دیگری که زمان بر است اگر به نتیجه برسد وضع بسیار فرق خواهد کرد! بهمین دلیل است که من می گویم حالا می توان به آینده امیدوار بود! …
یعنی همه چیز درست می شود؟ یعنی دوباره مخابرات نفس می کشد؟ یعنی دوباره مخابرات پول در می آورد و دوباره کارکنان و پیمانکارانش آسوده خواهند شد؟ … باورش سخت است! از این خاکستر برخاستن ققنوسی می خواهد که فعلا در اختیار نیست!
بخشی از حرفهایم را قبول دارد و می گوید:
بله! این ققنوس و این پرنده زیبای تو، کارکنان مخابراتند.رسمی شرکتی قراردادی حجمی غیرحجمی هم ندارد! همه و همه! باید اینها باور کنند، اینها حرکت کنند و کاری کنند کارستان! تا کارکنان نخواهند هیچ اتفاقی نمی افتد!… صدری خودش این را می داند.شنیده ام که همیشه و در همه حالی از کارکنان حرف میزند.به پرسنل اهمیت زیادی می دهد. هر جایی حرف زده تکیه کلامش پرسنل بوده است.
بله! این حلقه مفقوده ماست! پول نداریم لذا به پرسنل نمی دهیم! به پرسنل نمی دهیم پرسنل ناراضی است! پرسنل ناراضی است پس کار نمیکند! پرسنل کار نمی کند پس پول نداریم!
تصمیمات در مورد پرسنل هزینه بر است لذا باید درآمد بالاتر برود! چه کنیم تا این ققنوس خاکستر نشین برخیزد!
.
این بخش حرفش برایم جالب بود! می گوید:
در جلسه ای که با استانها از طریق ویدئو کنفرانس برگزار می شد، من در استانی ماموریت بودم. در اتاق ویدئو کنفرانس بخش هایی از آن را شنیدم.در جایی صدری می گفت: چون نمی توانیم درآمد کسب کنیم که نمیشود جق دیگران را ندهیم!
حرفهای دیگری هم داشت که قابل انتشار نیست چرا که بحث های داخلی جلسات است! حرفهایی را که در مورد احترام به پرسنل است برایتان می آورم!
او می گفت:
حرف صدری احترام به پرسنل است.همینکه حقوق ها را زودتر از گذشته می دهد کار بسیار خوبی است.نشانه احترام او به پرسنل است.ضمن اینکه منظور او فقط پرسنل رسمی نبوده! گفته هر کسی که از مخابرات حقوق می گیرد باید تا 25 ام حقوقش را بگیرد.گفته تا حقوق پرسنل را نداده اید به هیچی فکر نکنید! … اینها مهم است! فکر میکنی کار ساده ای است؟ … صدری گفته همه در مخابرات باید هم زمان حقوق بگیرند!
باز من ناله میکنم که : پیمانکاران محلی، کارکنان شرکتی که با پیمانکاران محلی قرارداد دارند … این بنده های خدا چی؟ … هنوز که حل نشده! …
کم کم اشکال گیری های من حوصله اش را یر برده است!
می گوید:
او با هوش است.قطعا جزو برنامه هایش هست! دارد تلاش می کند که به آن هم برسد! … ببینید! تا پرسنل راضی نباشد کار نمی کند! تا پرسنل کار نکند درآمدی بدست نمی آید.بهمین دلیل بنظر من پیمانکاران را در فاز بعدی قرار داده است! … قبول کن که در این دو ماه خیلی کار شده است! اگر تو اجازه بدهی و اینقدر بی جهت ناله نکنی شاید بهتر باشد! … این را من به تو میگویم! … منی که همیشه بیش از تو اشکال گرفته ام و بیش از تو توقع داشته ام! …. الان هم نمی خواهم بگویم همه چیز درست است … می خواهم بگویم می توانیم به آینده امیدوار باشیم …. جهت حرکت صدری درست است!
.
می پرسم: نظرت نسبت به مشاوران چیست؟ کار خوبی بود آزادکردنشان؟
می گوید:
ببین! مشاور خارجی در این مقطع به درد مخابرات نمی خورد! تا اینجایش را همین مدیران مخابرات و ما ایرانی ها می دانیم چگونه اداره کنیم. میدانیم چه باید بکنیم! نیاز به مشاور خارجی نداریم! … اما در آینده وقتی پیشرفت کردیم و آنقدر جلو رفتیم که به مشاوره نیاز داشتیم اشکالی ندارد مشاور خارجی بیاوریم! ولی الان نیازی نیست!
.
می پرسم: تو خودت یک مدیر کارکشته هستی!حداقل دو سه دهه مدیریت کرده ای! حالا هم در دولت نقش بسیار مهمی داری! خب سیاست گذاری شما در بخش مخابرات بسیار مهم است! به دو سوالم لطفا جواب بده! یکی اینکه برخورد صدری با مدیرانش را چگونه دیده ای؟ آیا قبولش داری؟ دوم اینکه وضع مخابرات به خودش بستگی ندارد.تکلیفش در سازمانهای دولتی دیگر مثل سازمان تنظیم معلوم میشود! در این موارد وضع را چگونه می بینی؟
.
می گوید:
ببین! مدیر باید کار کند! کارش مدیریت است! اگر کار نکند بسادگی مشخص می شود.مدیران باهوش می دانند که باید کار کنند صدری هم بعنوان یک مدیر باهوش می داند که چه کسی کار نمی کند! اما من از شناخت قبلی خودم میگویم! هر کسی کار نکند صدری بدون تعارف به او تذکر می دهد!همین!
در مورد سوال دوم تو! … شما را به آینده حواله میدهم! … صدری کاری کرده است که اثرش را خواهید دید.این جزو مواردی است که باید در آینده نتیجه اش را ببینیم.اگر کارش به نتیجه برسد معلوم می شود.امیدوارم به نتیجه برسد.
.
احساس کردم وقت او را خیلی گرفته ام! احوال خانواده هایمان را پرس و جو کردیم.توضیحاتی دادیم و گرفتیم.خوشحال شدم که روند آرام و ملایمی بر زندگیش حاکم است. خدا را شکر!
با او خداحافظی کردم با این امید که بتوانم از گفته هایمان یک نوشته خوب از آب در بیاورم!
*****
ساعاتی بعد این نوشته را برایش فرستادم تا مجوز انتشار بگیرم! حالا دیگر همه میدانند که من حتی در گفتمان معمولی هم قلم و کاغذ دستم میگیرم و یادداشت میکنم اما اینکه جرفهای فرد دیگری را بدون اطلاعش منتشر کنم ….. نه … نه … هرگز در فرهنگ من جایی ندارد!
لذا نوشته ام را برایش می فرستم و در انتظار جوابش می مانم! ….
*******
… جوابش آمد و به من اجازه انتشار داده است! از او سپاسگزارم. جمعه صبح منتشر میکنیم.
نظرات بسته شده است.