سردبیر سلام میکند- سلام بر اشک های یتیمان کارگران مخابراتی!
مخابرات ما (سردبیر) – در این شب جمعه, آنقدر از خودم دلگیرم که حد و اندازه ندارد! اگر این همه امکانات رسانه ای را خدای بزرگ به ما داده باشد اما نتوانیم بموقع حرفی بزنیم, از حقی دفاع کنیم, در زمانش اشکی از چهره کودکی پاک کنیم, بموقع آه فروخفته زنی دردمند را درک کنیم و پاسخ دهیم, به چه دردی می خوریم؟
تازه می شویم مثل هزاران مدیری که خط احساس را در خود کور کرده اند! تازه می شویم مثل هزاران صاحب دلار و پاساژ که فقط سود و زیانش را به چرتکه می کشد!
امروز باید برای خود متاسف باشم که اینقدر دیر به خبری مهم رسیدم.
.
اما همین امروز باید به داشتن همکاری دیگر ببالم. به همکار دیگری ببالم که اینقدر احساس در وجودش متبلور است که بدون ترس از تبعاتش, شرح واقعه فوت یکی از همکاران را در گروهها می نویسد تا شاید یکی آن را ببیند و به درد یک همکار برسد.
یک همکار شهرستانی!
.
امروز باید به وجود یک نفر دیگر نیز ببالیم. فردی که با دهها نشغله ریز و درشت, دهها جلسه وقت گیر, …. اما وقتی رگ احساس او با پیام همین همکار شهرستانی تحریک می شود, از آن نمی گذردو عکس العمل نشان می دهد. از دوست مشترکی پیگیر ماجرا می شود و او نیز سراغ من می آید.
شاید اگر پیگیری مهندس صدری توسط دوست مشترک نبود, مثل چهل روز گذشته هرگز پی داستان را نمی گرفتیم.شاید!
بله! باید کسی مثل مدیر عامل مخابرات ایران, حس ما را بیدار کند. کنجکاوی ما را تحریک کند , باید … چرا که هر یک از ما احساسمان را در جایی سه طلاقه کرده ایم.
اما ماجرا چیست؟
… و وقتی من پیگیر داستان می شوم, می فهمم که در آغاز راهی هستم که به هر چه برسد به عدالت نمی رسد.
در شهر زابل, یکی از شهرهای استان سیستان و بلوچستان , یکی از همکاران شبکه در حین کار دچار سانجه می شود, از ارتفاع سقوط می کند و متاسفانه از دست می رود.
رئیس شهرش, مدیر مخابرات منطقه اش و همکاران شبکه اش از همان ابتدا کاری می کنند که گزارش ها متناسب با نیاز بیمه و پزشکی قانونی تنظیم شود
همکارانش مبلغی برای کمک به خانواده جمع می کنند و تقدیم همسرش می کنند!
خوشبختانه کارگر شسکام بوده است و از این نظر هر دو شرکت خدمات اول و شسکام بیمه های مناسبی دارند.اما صد البته ملزومات حین کار, اقدامات احتیاطی و محل واقعه نیز برای بیمه بسیار مهم است.
همه ماجرا چیست؟
این همکار از بلندی ساختمان آموزش و پرورش, ساختمانی سه طبقه , در حال کشیدن فیبر به پایین سقوط می کند و …
چه بگویم . چه بنویسم!
اگر نوک قلم را مثل همیشه تیز کنم , می ترسم بیمه از آن سوء استفاده کند و حقوق واقعی متوفی از دست برود! اگر ننویسم چگونه می توانم مدیران مخابراتی را متقاعد کنم به پیشگیری و چلوگیری از حادثه های دیگر.
مدیر عامل شرکت مخابرات ایران چه می کند؟
شنیده ایم از دوست مشترکی که هفته آینده از سوی مهندس صدری نماینده ای برای سرکشی به خانواده متوفی و ابراز همدری با آنان و احتمالا کمک به رفع نیازهایشان به شهر زابل خواهد رفت.
فرصت بسیار خوبی است که وضعیت کارگران را در شهرهای دورتر به مدیر عامل گزارش کنند.
این اقدام واقعا اگر نگوییم بی سابقه است کم سابقه است. چند سال قبل وقتی یکی از همکاران شرکتی در هرمزگان مشکل مالی داشت و فرزندانش بشدت به دارو و عمل جراحی نیاز داشتند, مدیر عامل وقت, مهندس دهناد از طریق ما و سایت ما از موضوع مطلع شد.آنگاه به مدیر عامل شرکت خدمات اول, قدیر کاشانی ماموریت داده شد به ایشان کمک کند. اطلاع دقیقی از نحوه, مبلغ و چگونگی امر پیدا کردیم که در موقع خودش منتشر کردیم.
نمونه دیگری نداریم.
آنگاه تا امروز که مهندس صدری در اقدامی مشابه مایه خیراندیشی شد.این دو مدیر عامل در مقاطعی دیگر نیز, کارهای دیگری کرده اند که یا بدست ما بوده یا از آن مطلع بوده ایم, اما شاید راضی به گفتنش نباشند.
حالا چند توصیه به مدیران و کارگران مخابراتی بویژه کارگران شرکتی.
ذکر چند نکته برای کارگران عزیزی مثل ما ضروری است:
1- وقتی از در مخابرات خارج شدید, باید ماموریتی اداری داشته باشید.اگر در جایی خارج از محل ماموریت اتفاقی بیفتد, هیچکس مسئول آن نیست! خودتان و خانواده تان آسیب دیده اید! به بیان دیگر اگر برای خرید شیر و پنیر و نان از مخابرات خارج می شوید خونتان گردن خودتان است! هیچکس حق ندارد شما را برای کار شخصی بیرون بفرستد!
نفر خدماتی حتی با ماموریت نمی تواند بیرون از مخابرات برود!محل ماموریت او فقط داخل ساختمان مخابرات است!
2- هر کسی به شما ماموریتی می دهد باید یا مکتوب کند آن را, یا دقیقا ماموریتی مطابق برگه قرارداد باشد.وقتی فیبر را روی دیوار سه متری می کشند هیچ دلیلی ندارد بالای ساختمان بیست متری بروید!
3- وسائل ایمنی باید همراه داشته باشید.کلاه, دستکش برای ماموران شبکه دائمی است! اگر روی دیوار بلندی می روید باید بالابر داشته باشید.نردبان تا اندازه استانداردش قابل قبول است!
4-نبود وسائل ایمنی و حفاظتی, یعنی خونتان هدر است! گردن خودتان است! فردا مخابرات یا شسکام یا خدمات اول مدعی می شوند که (کارگر کوتاهی کرده و لوازم خودش را نبرده است.)
5- بار دیگر متن قراردادتان را بخوانید و دقیقا مطابق آن عمل کنید!
6- مجبورم بگویم! فرض کنید خدای نکرده اگر در همین لحظه مردید , خانواده می تواند حق شمارا از بیمه بگیرد؟ آیا اگر بخاطر انجام دستور مدیر مستقیم خود مجبور به کاری شدید که بیمه مسئولیتش را قبول نکند, مدیر شما از جیب خودش ضرر خانواده تان را جبران می کند یا خیر؟ اگر نمی کند نروید!
7- اگر برای اجرای دستور شخصی مدیر خود از اداره خارج شوید و در بین راه خدای نکرده فوت کنید, خونتان گردن خودتان است!
8- گفتن و خندیدن با مدیر و همکاران در محیط اداری یک چیز است, وظیفه اداری چیزی دیگر. با پذیرش کارهای پر خطر از مدیر مستقیم, بدون مسئولیت اداری, به خانواده تان ظلم کرده اید.
اما کارگران باید بدانند هیچ چیزی – حتی کار, حتی حقوق- ارزش یک روز زندگی آنان را ندارد. با دست خود خانواده شان را به هلاکت نیندازند.
کلامی نیز با مدیران!
اما کلامی نیز با مدیرانی داریم که برای نفع اداره خود, و کاهش هزینه ها, حاضر می شوند کار را به شرکتهای بی نام و نشان بدهند.شرکتهایی که نه بیمه درستی دارند و نه حقوق درستی می دهند.
باید به این مدیران بگوییم بحث فقط بر سر حقوق جاری نیست! شما با این رفتار خانواده ای را پس ار مرگ عزیزش از هستی ساقط می کنید!
با مدیران بیش از این حرفی ندارم! چرا که آنان می دانند چه می کنند و با آگاهی کامل کارگران را به کاری وادار می کنند. آنها اگر حرف گوش کن بودند کار ما به اینجا نمی رسید.
شرکت مخابرات ایران, هیئت مدیره , مدیر عاملش و سهامدارانشان صراحتا گفته اند حاضر نیستند حق کسی را ضایع کنند تا مخابرات به نفعی برسد. چرا باید شما مدیران برای خود وزر و وبال ایجاد کنید؟
عذرخواهی میکنم , به عنوان سردبیر این سایت
در این لحظه تنها چیزی که مایه آرامش من است در این جمله خلاصه می شود. (مدیر عامل شرکت مخابرات ایران هفته آینده نماینده ای از سوی خود به نزد خانواده متوفی خواهد فرستاد تا از آنان دلجویی کند!)
اگر دیگران نیز چنین توجهی داشتند خیلی چیزها فرق می کرد.
من به سهم خود از خانواده متوفی, این همکار عزیز زابلی عذرخواهی میکنم. هر کس که د رمخابرات زندگی می کند بر من حقی دارد, آن اینکه حرفش را به دیگران برسانم! حالا دیگران چه میکنند حرف دیگری است! اما این ناقض وظیفه من نیست.
برای اینکه مشکلی بر مشکلات اضافه نکنم فعلا هیچ نمی گویم و منتظرحضور نمایندگان مدیر عامل می مانم.
انشا الله آنچه شنیده ام واقعی باشد.
هر چه از درد نیروهای مظلوم شرکتی با فهم تحصیکرده بدبخت گفته و نوشته شود کم است . دوستان و همکاران همه میدانند ان روزی که اقای فرقانی به سمت جدید مدیر عاملی بعد ازبازشسته شدن از مخابرات رسیدند فاتحه نیروهای شرکتی خواده شد. …
می خواهید خواهش کنیم آقای دیانی برگرده!
درودبرشما
اکثرمدیران ازمردن ما لذت میبرند!!!میگن یه نون خور کم !!!انشالله قسمت خودشون بشه!
ماهم زیاد داشتیم و دیدیم.
ممنون که خلاصه و مفید حرف حساب زدین
جناب سر دبیرسلام
کارگزاران مخابرات روستایی که د رعنوان شغلی مخابرات انها را تلفن چی زدن ایا بنظر شما با این عنوان شغلی میتوانند خارج از مرکز انها را برای کار دیگری مثل خرابی تلفن مشترک فرستاد بنده دریکی از مراکز مخابرات روستایی کار میکنم ودوروستایی اقماری دارم بنده موظف به نگهداری وتعمیر ورفع خرابی این 3روستا هستم فاصله مرکز تا روستایی اقماری 5کیلومتر است ایااگردر این مسیر ورفع خرابی از بالای تیر 9متری اتفاقی بیفتد مخابرات جوابگو هست مطمنا نه اگر هم به گفته خودشان که ما تلفن چی هستیم ممانعت کنیم اخراج میشویم تمام کارگزاران مخابرات روستایی این مشکل رادارند
به متن قرارداد نگاه کنید به آنچه نوشته شده.
اونا خیای مهمه
باسلام وخسته نباشید خدمت سردبیر محترم چند سال قبل بنده به خاطر قبول نکردن ماموریت بدون برگه ماموریت توبیخ وجریمه شدم وحتی تهدید به اخراج شدم اگه مسنتدانتش را دارم خواستی خدمتتان ارسال کنم
سلام سردبیر عزیز من اولین باره که مطلب میزارم ولی همیشه مطلباتون می خونم من 6 سال هست که مخابرات کار می کنم ولی به جز نا امیدیچیزی نمیبینم با چه ذوقی اومدم سر کار ولی الان…………..خیلی حرفا دارم بزنم ولی میدونم وقت و حوصله از شما خارجه … بازم ازتون ممنونم
سلام
مابچه های امورمشترکین رامیفرستند به کوچه وخیابان وداخل برجها تاواحد بواحد درب بزنیم وتبلیغ سرویس مخابرات رابکنیم مگر خودشان نمی دانند این کارشان خلاف هست ولی انجام میدهند وماهم بخاطر ترس از اذیت ویااخراج هرچه بگویند انجام میدهیم
دقیقا تو شهر ما هم به همین صورته. هر هفته جلسه تشکیل میدن و همکارا رو میخوان و ازشون سوال میشه که چرا اینهفته مشتری نداشتی یا مثلا اینترنت نفروختید چی بگیم اصلا کجا بگیم؟
سردبیر جان فقط این پیام منو بخونید ومنتشر نکنید لطفا.فقط کاش بدونم که خوندید .
….
سلام
خوندم.
ولی ننوشتید از من چه انتظاری دارید با این اطلاعات ناقصی که فرستادید؟
سلام دست شما درد نکنه که خوندید مطلب منو.
ولی من از شما چه انتظاری میتونم داشته باشم ??
خیلی دوست دارم بدونم اسمم تو لیست ارسال استان هست یا نه .چون مدیر نیروی انسانی گفتن که برای همتون ردیف نوشته شده نگران نباشید.
ولی به نظرم خواسته خیلی زیادیه که به تک تک نفرات در این مورد جوابگو باشید.
منظورم از این.پیام فقط این بود که رییس اداره ما مشکلی نداره از اینکه ما بریم و دچار برق گرفتگی بشیم و بمیریم..
حالا شما به خودتون نگاه نکنید که از درد یک هموطن زابلی تا این حد ناراحت شدید و احساس وظیفه کردید که اطلاع رسانی کنید.
بازم ممنون
در ضمن برای روزهای تعطیل که ما بعلت رفع خرابی های ضروری باید به اداره یا مراکز و سایتها مراجعه کنیم بدون برگه اداری کسی پاسخگو خواهد بود اگر اتفاقی برایمان بیفتد ???
اطلاعی دارید که چاره چی هست ?
سردبيرم عزيزم
ترکا يه مثل قشنگ دارند که ميگن”يا شقلاف نحوردي يا حساب تعدادشو نداري”
مگه ميشه به رئيس اداره يا مسئول بگي نميکنم
بنده الان همين شرايط. دارم دارن از هر طريقي ادمو ميزنن
سلام
نمیشه نکنی
ولی میشه یواشکی به ما بگی تا شاید بتونیم یه فکری بکنیم!
سردبیرعزیزباسلام
اگربرای شماامکان داردازمدیرعامل مخابرات ایران درخواست کنیدبه مدیران مناطق بخشنامه بدهدازهرپرسنل برابرقراردادکاری کارگرطرف قراردادباشرکتهاوعنوان شغلی استفاده کنند.
نه اینکه روسای ادارت الان به بهانه اینکه نام افرادی درلیست طبقه بندی مشاغل قرارنگرفته واین کارگرنمی خواهدخارج ازعنوان شغلی وقرارداداش کاری انجام دهدکارگرراتهدیدکندشمارابه حراست واداره اطلاعات معرفی می کنم البته این ریس اداره برای تنبیه این کارگربه جرم اینکه پرسیده بودچرادرلیست طبقه بندی باپانزده سال سابقه کارنیست باحراست هماهنگ کرده بوداماموفق نشدبه اهدافش برسد.لطفامدیران مخابرات پایبندقانون باشندوازمابه جرم شرکتی بودن سواستفاده نکنند
امید جان
شما هنوز جوانید
باید تجربه کسب کنید نت بفهمید که تنها راه گرفتن حقوقت, رو در رو شدن با رئیس نیست.
یا دعوا راه انداختن.
گاهی او هم چاره ای نداره.یعنی به سابقه او باید دقت کنید.
ولی برای اعتراض ساده که کسی رو به حراست معرفی نمی کنن مگر اینکه دسته گل دیگری هم به آب داده باشی!
سردبیرعزیزباسلام
به دلیل رعایت مسائل ادارای وحراستی شرکت وشخصی ازبیان جزئیات معذورم البته فقط بدونیددست گلی به اب نداده ام فقط بگم دارم چوب صداقت درعملکردشغلی خودم راکه به نفع شرکت مخابرات ومشترکین هست رامی خورم هرچندبه غیرازمدیرمنطقه بعضی مسائل راکه خلاف مقررات شرکت بوده وبه دستورمستقیم رئیس اداره انجام نداده ام رابه بازرسی وحراست مخابرات و….چندمرحله شفاهابامستندات گزارش داده ام حتی مستقیم هم به رئیس گفتم من را اخراج کنی خلاف مقررات وبه ضررمشترکین عمل نمی کنم اماخداراشکردراین 15سال به گونه عمل کرده ام که یک موردتخلف نداشته ام تشویق هم نشدم امادرهمین شرکت فردی باکلی تخلف
موردتشویق قرارگرفت وسکه دریافت کرد.فقط ازمدیران مخابرات ایران بخواهیدطبق قراردادازپرسنل استفاده کنندوبه ماوخانواده مان بیشترازاین ظلم نکنندطبقه بندی راهم هرطوردلشان می خواهدبرای هرکسی دوست دارنداجراکنند.باتشکر
همکار عزیز هیچ نظارتی بر روسا نیست و اونا فکر میکنند کارگرا رعیت اند و هر جور سازی زدند ما باید برقصیم. همه شهرها تقریبا این مشکلات رو دارند همکارامون تو یکی از شهرها قراره واسه اعتراض برن مدیرعامل رو ببینند اونوقت رئیس اداره تهدید کرده هر کسی رفت خودش میدونه. طرح طبقه بندی رو میخوان مطابق میل خودشون اجرا کنند و همه چی تو سلطه خودشون داشته باشند در حالی که طبقه بندی مشاغل یه موضوع دلخواه مدیران نیست و طبق ماده 48 قانون کار اجرای این طرح الزامی است شرکت های پیمانکاری حقیقی یا حقوقی با هر تعداد پرسنل و هر نوع فعالیتی که داشته باشند مشمول اجرای طرح طبقه بندی مشاغل می باشند . ضمنا کارگران با قراردادهای موقت نیز در هز شرکتی باشند چه پیمانکاری باشند یا نباشند مشمول این طرح قرار می گیرند . در این طرح با توجه به وظایفی که کارگران دارند و موارد دیگری نظیر مدرک تحصیلی و سوابق و … ، با شغل مربوطه تطبیق خواهند یافت. همکار گرامی لطفا از احقاق حقمون ناامید نشو و اجازه ندین که مدیران به سلیقه های شخصی حق بقیه رو ضایع کنند
سلام خدمت سردبیر.حتما باید اتفاقی بیفتد تا به فکر نیروهای شرکتی بیفتند .وضعیت همه نیروهای شرکتی خدمات اول ،شسکام و…به همین شکل هست .حالا یکی کمتر و یکی بیشتر.ای کاش قبل از اینکه از این گونه حوادث برای نیروهای شرکتی اتفاق بیفتد این شرکت های پیمانکاری را جمع می کردند و همه نیروهای شرکتی با مخابرات قرار داد مستقیم می بستند. ممنون از شما سر دبیر محترم که به فکر ما نیروهای شرکتی هستید .
دوست خوبم
من سالهاست از این حرفها می زنم اما تا اتفاقی نیفته کسی توجه نمی کند
دو سه سال پیش شرکتی ها به ماموریت شهرستان فرستاده می شدند بدون حکم, بدون حق ماموریت!
آنقدر اعتراض کردیم تا اینکه حداقل یک برگه ماموریت دست بچه ها دادن.بعدش هم حق ماموریت گرفتن.
از این نمونه ها زیاد داریم
سردبیر عزیز دل ما هم بدرد آمد.واقعا کارگران شبکه از مظلوم ترین انسانهای زمینند.
درستس که قانون به شما اجازه میدهد از برخی امور خارج از قرارداد امتناع نمایید ولی خارج از قانون پیمانکار شمشیر تیزی دارد که براحتی نان زن و بچه رو قطع مینماید
بعد لباس و کلاه ایمنی کار که هیچ خیلی وقتها چکمه هم خودشون از جیب خودشون میخرن که رماتیسم تو چاهها نگیرند آقا
از قدیم گفتند حرف زیبا بقول قدیما رو دیوار بقول جدیدا تو سایت فقط قشنگه در عمل زیاد بکار نمی آید متاسفانه
سلام
نه عزیز خوب من
خیلی چیزها از همین رسانه شروع شده.منظورم ما نیستیم منظورم رسانه است در حالت کلی
مطمئن باشید که از همین فردا تغییر خواهد کرد.اگر نشد…!
اشک یتیم کارگر
سلام بر اشک یتیم کارگر
آنکه سیر او را ندید،وقت سفر
گفت بابا سر کاری می رود
بهر ما برگ و نوا می آورد
دیدن او مایه عشق و صفاست
برکت خانه،ستون و سقف ماست
تکیه دارم در تمام زندگی
بر پدر آن مایه پایندگی
پدر رفت و گل و گلدان، خشکید
اشک چشم ، بر گونه ها غلطید
نور چشمان سیه و جمله جهان گشت سیاه
چه بگویم من از این داغ دل و ناله و آه
“بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهر”
شنیدم مدیری مهربان ، به صدر
بدید اشک،انصاف و وجدان و قدر
بفرمود تا به زابل شوند
بر بی قراران قراری برند
شیوه ای بنیان نهادش از منش
نامم آنرا عدل و انصاف و دهش
چنین است رسم مهر و دین
تو نیکی می کنی ، نیکی ببین
محمد حاصلی
یازدهم آبان،نود و هفت
مخابرات منطقه تهران
ما شرکتیها حتما باید بمیریم تا شناخته و شنیده بشیم؟ تا حالا اینهمه فریادمون به کجا رسید؟ گفتیم یک میلیون دریافتی بیچارمون کرده کی حرفمونو فهمید؟ گفتیم مدیران تحقیرمون نکنند باز گفتند شما شرکتی هستید بحسابمون نیاوردند. فرزندان بازنشسته ها تا اومدند رسمی شدند همکاران شرکتی چه؟ شرکتیها برن بمیرن بخدا بهتره. عنوان شرکتی سالهاست که مرده.
با سلام.
باعث تعجب ما و همکاران شرکتی زابل میشود که بعد از گذشت بیش ازچهل روز از فوت همکار گرامیمان چنین اقدامی صورت میگیرد.
سلام
کوتاهی ما رسانه ها بوده است.
عذرخواهی کردیم به سهم خود
اما رسانه خبر خود را از خواننده می گیرد!
شما چرا بی خیال بودید برادر من؟
بیخیال نبودیم سر دبیر عزیز.
سوختیم و ساختیم،به این دلیل که هر یک از نیروهای شرکتی در این مورد حرفی بزنه توسط ………….مورد مواخذه قرار میگیره.مگه کسی تو این شرایط باشه تا بدونه نیروی شرکتی توی مخابرات یعنی چه.
سلام
من قصدم اذیت کردن شما نبود
اصلا نمی خواستم زخم های کهنه شما رو باز کنم
همیشه یک راه نفوذ -حتی کوچک- وجود داره.اگر مطرح بشه یه روزی تاثیر خودشو میذاره
سردبیر باور کنید از این دست همکاران زحمت کش بسیار داریم خصوصا اونایی که سیم بانند می کنند یا مفصل بندند با حقوق کم ساخته اند و مورد بی لطفی مدیران قرار گرفته اند. من همکاران فداکار زیادی را دیدم که در خیلی موارد از جانشان هم گذشتند و خود را به خطر انداختند. بی اینکه مدیری ببیند و بداند. قبلا با همکاری در یک مرکز روستایی کار میکردیم زیاد از برق نمیدونستیم اما با راهنماییهای تلفنی که میگرفتیم بعضی خرابیها رو برطرف میکردیم. رئیس شهرمون روحش هم خبر نداشت فقط هر وقت کم و کاستی ای می دید صداش در میومد زحمت ها دیده نمیشد. حالا هم که بی انگیزه شدیم. چه قطعاتی رو که تعمیر نکردیم رئیس مون سود حاصل از تعمیر کارتها رو ندید فقط امروز نور چشمیها رو پر رنگتر دید و لااقل به مدرک بالاترمون هم توجهی نکرد. درد بی عدالتی رو فقط ماهایی می فهمیم که مورد بی انصافی قرار گرفتیم ما بهتر می دونیم که چه کسی دلسوز مخابرات بوده کار کرده و هر جا که لازم بوده از جونش هم گذشته. وگرنه روسا یکی یکی اومدند و رفتند بی آنکه بخوان از درد همکارا بدونن و بخوان کاری کنند. آخرش سود حاصل از دائری ها رو گرفتند و رفتند.
اگر مستضعفی ديدی ،
ولي از نان امروزت
به او چيزی نبخشيدی ،
به انسان بودنت شک کن!
اگر چادر به سر داری ،
ولي از زير آن چادر
به يک ديوانه خنديدی
به انسان بودنت شک کن!
اگر قاری قرآنی ،
ولي در درکِ آياتش
دچارِ شک و ترديدی ،
به انسان بودنت شک کن!
اگر گفتی خدا ترسي ،
ولي از ترس اموالت
تمام شب نخوابيدي ،
به انسان بودنت شک کن!
اگر هر ساله در حجّي ،
ولي از حال همنوعت
سوالي هم نپرسيدي ،
به انسان بودنت شک کن!
اگر مرگِ کسی ديدي ،
ولي قدرِ سَري سوزن
ز جاي خود نجنبيدي ،
به انسان بودنت شک کن .
فروغ فرخزاد
سلام .
خیلی متاسفم.
بخاطر همکار محترممون که الان در بین ما نیستن خیلی ناراحتم.
خدا روح شان را شاد کند.
خداوند رحمتش کند. خدای بزرگ حتما …
خدا این همکار گرامی را رحمت کند و روحش شاد و به بازماندگانش صبر عنایت فرماید. متأسفانه مشکلی که میفرمایید در مورد تمامی کارکنان صادق هست. من ورودی سال ۹۲ منطقه تهران هستم، موقعی که کارشناس نصب سیستمهای انتقال و سوئیچ و فیبر بودم، بارها برای پیشبرد کار مجبور بودیم که در موقعیتهای خطرناک قرار بگیریم، به عنوان مثال از یک دیوار خرابهی ۴ متری، که روی آن سیمهای لخت برق هم بودند، برای تست فیبرهای داخل یه fat روی یه نردبان ۳ متری فلزی بالا بریم، یا در سالن سوئیچ و mdf و pcm برای آرایش کابلها روی ladderها بریم! مشکل اصلاً نفس کار نیست، مشکل اینه که مثلاً در مورد من قانون اجازهی این کارها رو نمیده، مثلاً بعدها متجه شدم اگرچه همکاران بازنشستهی عزیز برای همین کارها سختی کار گرفتند ولی به ما به دلیل کارشناس بودن سختی کار تعلق نمیگیره! یا اگه مثلاً از حین انجام این کارها اتفاقی برای ما رخ بده به دلیل عدم تناسب پست با فعالیت، بیمه به گردن نمیگیره! مدیران مخابرات هم هیچ تلاشی برای رفع این مشکل قانونی نمیکنند و صرفاً توقعات بعضاً خلاف قانون دارند، در حالی که قطعاً میتونند برای رفع موانع قانونی اینجور مسایل اقدام کنند.
به هر حال من بعدها به دلیل اینکه حس کردم از رفتن روی لدرها سرگیجه و ترس پیدا میکنم خودداری کردم و از مدیرانم خواستم که از مدیریت ارشد تعهد کتبی بگیرند در صورت وقوع اتفاق مسئولیت رو گردن میگیرند که نتیجه مشخصه و ترجیح داده شد کارها با سرعت بیشتری برونسپاری بشه، و باز متاسفانه چونمن قراردادی هستم این برخورد شدنیتر و با عواقب به مراتب کمتریست تا همکاران شرکتی. امیدوارم چارهای برای این موضوع اندیشیده بشه.
سلام بر سردبیر عزیز
خوب نیست در این شرایطی که شما سعی میکنید یک حرف احساسی بزنید و در حاشیه آن گوشزدهایی بکنید من بخواهم ضدحال بزنم. ولی من هم صحبتی دارم که عرض میکنم.
آیا تمام کارهای خوب باید منشاش مدیرعامل مخابرات ایران باشد؟ در موارد مختلف شنیده ایم و در همین سایت شما بارها خوانده ایم که آقای مدیرعامل مشکل یک پیرزن را در امور مشترکین حل کردند و یا به فکر کارکنان شرکتی هستند و قول هایی به آنها داده اند. یا اینکه خواسته اند که مشکل یک مشتری را به نحو خاص و ویژه ای حل کنند. و ….
من اعتقاد ندارم که آقای صدری امور خیرخواهانه انجام میدهند ولی آقای سرائیان و یا مدیران عامل دیگرانجام نمی داده اند. بلکه آنچه بیشتر خود را نشان میدهد این است که آقای صدری خیلی علاقه دارند که در انجام امور خیرخواهانه خود را نمایش دهند که البته بزرگان در خصوص چنین موضوعاتی چنین رفتاری را تقبیح نکرده اند. ولی آیا افرادی که کارهای خیرخواهانه خود را بطور نمایشی انجام میدهند با افرادی که مخفیانه انجام میدهند و یا اینکه بابش را برای زیرمجموعه افتتاح کرده اند و امور خیرخواهی را نهادینه می کنند یکسان هستند؟
سالهاست که در مخابرات ایران و استان ها با آزادگذاشتن مدیران و با دادن تفویض اختیارات مناسب، رسیدگی به کارکنان و انجام امور خیر انجام میشود ولی در این چندسالی که قصد کرده اند هزینه ها را کنترل کنند و توسعه ها را متوقف کنند و استان ها را متمرکز کنند و جمع آوری درآمدها را متمرکز کنند و تنخواه ها را محدود کنند بصورت سیستماتیک راه خیر را بسته اند هر چند برای تامین رضایت دلشان بصورت نمادین دست به حاتم طایی گری هایی نیز بزنند!
آقای مهندس صدری و آقای سردبیر ببخشند از تلخی و جسارت کلامم و ان شاالله خدا همه ما را هدایت کند.