مخابرات ما
خبرگزاری مخابرات ما

سردبیر- هر گاه گامی به جلو برمی داریم باید تن مان بلرزد!

سردبیر- به گمانم بعنوان سردبیر می توانم از جامعه مخابراتی یک انتظار داشته باشم.اینکه ده دقیقه با آرامش همین مطلب را بخوانند! … همین! … 45 دقیقه برای نوشتن آن وقت صرف کرده ام، شما ده دقیقه بخوانیدش!

مخابرات ما – این مطلب را بعنوان نویسنده آزاد به تحریر درآورده ام لذا شما نیز نگاه سردبیری به این مطلب نداشته باشید.صرفا مطلبی است از سر دلتنگی.

روز گذشته اتفاق بسیار خوبی رخ داد.گروهی از کارکنان که  یک روند انتخابی را طی کرده اند بعنوان نماینده و عضو هیئت مذاکره کننده با مدیران ارشد مخابرات ایران،به گفتگو نشستند و خروجی آن نیز ادامه روند گفتگو در سطح معاونت بود.همه می دانند که این مسائل باید در سطح کارشناسی به نتیجه برسد.یعنی معاونت توسعه نیروی انسانی با کارشناسانش در جلسه ای با نمایندگان کارکنان بنشینند و با یکدیگر به گفتگو بپردازند.

گفتگو دست مایه اولیه دمکراسی است. همینقدر که به گفتگو پرداخته ایم یک گام بزرگ به جلوست.همینقدر که در گفتگو را نبسته ایم و به کارشناسی ارجاع داده ایم ده گام به جلوست!

در سایه سار این تفاهم نشسته ایم و به آینده چشم دوخته ایم.آینده ای که هنوز از دست خودمان خارج نشده. هنوز حرف یکدیگر را می فهمیم هنوز می توانیم حرف بزنیم هنوز می خواهیم گفتگو کنیم.

آیا اینها چیزهای کوچکی است؟

آیا فراموش کرده اید مدیران ارشد مخابرات از درهای غیر کارکنان آمد و رفت می کردند و آسانسورهای جدا داشتند؟

آیا فراموش کرده اید که حتی یک جلسه در سابقه ذهنی خودمان نداریم که مدیران ارشد به حرفهای ما توجه کرده باشند؟!

اینها را بگذارید کنار ده ها جلسه گفتگو و مفاهمه!

حالا به من بگویید آیا این ها دستاورد کمی است؟

نکند انتظار دارید بدون گفتگو طرف مقابل همه حرف های شما را قبول کنند؟ مگر ممکن است؟

حالا در نقطه ای ایستاده ایم که در حال جنگ نیستیم. قرار جلسه می گذاریم و از جلسات نا امید نیستیم. یعنی جلسات را سر کاری نمی دانیم.

من نگرانی هیئت مدیره را بخوبی درک می کنم! شما نگران آن هستید که نکند زیر بار تعهدات غیر ممکن بروید. همینقدر که پذیرفته اید کارکنان تا حدی حق دارند گام بزرگی است.اما نگرانی شما را هم قبول داریم. شما نگران آن هستید که نکند یک باره مدیر عامل زیر بار تعهدی برود که اجرایش شدنی نباشد.

این نگرانی قابل درک است.

من نگرانی کارکنان را درک می کنم. آنان ده سال یک حرف را تکرار کرده اند وکسی نشنیده است! حالا که شنونده ای برای حرف هایشان پیدا شده دلشان می خواهد همه حرف هایشان را بزنند و همه مطالباتشان را به آنی بگیرند!

می دانید چرا؟

بخاطر اینکه سیستم مدیریت فعلی را قبول دارند! آن را منصف می دانند. از همه مهم تر اینکه جز این هیئت مدیره به آینده امیدی ندارند!

به حرفهای من لطفا خوب دقت کنید!

با توجه به همین دو جمله گذشته به کارکنان حق داده می شود که عجول باشند. چرا که می دانند اگر این سیستم همین فردا برود ممکن است مدیران بعدی به تعهداتشان عمل نکنند!

حالا از مدیران ارشد فعلی یک سوال دارم! این بد است یا خوب است؟ اینکه شما را منصف و شنونده خوبی می دانند خوب است یا بد؟ اینکه بعد از شما به آینده امیدی ندارند خوب است یا بد؟!
من می گویم برای شما بسیار خوب است. این، یعنی شما در مدیریت ارتباطات و مدیریت داخلی موفق بوده اید. اینکه بد نیست!

حالا از کارکنا می پرسم! اینکه مدیرانی آمده اند که به حرفهای شما باور دارند خوب است یا بد؟ اینکه بخش هایی را داده اند خوب است یا بد؟

قطعا خوب است!

اما با این نگرانی چه کنیم؟

می بینید؟

اگر طور دیگری نگاه کنیم مسائل جلوه دیگری خواهد یافت.

ما گروهی هستیم که یکدیگر را باور کرده ایم و با هم به گفتگو پرداخته ایم.این عالی است.اما چرا عجله داریم؟این عجله بد است.اینکه من همه چیز را برای خودم میخواهم بد است.

باید چنان پایه های یک کار را بگذاریم – هم ما و هم مدیران ارشد و هم نمایندگان ما- که از آینده نگران نباشیم.

همه چیز یک باره خراب نشده تا بتوانیم یک باره درستش کنیم.باید صبور باشیم. باید صبر کنیم.هر دو سوی داستان.

حرف در این مورد زیاد است.اشتباهات هم زیاد است.

مگر سابقه دمکراسی ما در مخابرات چقدر است؟ حتی اگر از عمر همین مخابرات ما حساب کنیم می شود 11 سال! در 11 سال گام های بزرگی برداشته ایم! بسیار بزرگ!

سایت داریم و تحملش می کنیم.دهها گروه و کانال در شبکه های اجتماعی داریم و تحملش می کنیم. جلسات گفتگو داریم و یکدیگر را تحمل می کنیم. اینها عالی است.اما انتظاراتمان از خودمان و این دمکراسی بسیار زیاد است.

.

حالا برمیگردم به حرف اولیه ام. هر وقت جلسه ای برای گفتگو می گذاریم تن مان می لرزد که این بار چه چیزی ممکن است این دمکراسی و گفتگو را خراب کند؟ ناراحتی کارکنان؟ ناراحتی مدیر عامل؟ دلگیری هیئت مدیره؟ …..

باور کنید این نگرانی ها مرا آزار می دهد!حاضرم همه تقصیرها را بپذیرم تا این نهال دمکراسی رشد کند و بزرگ شود.

بیایید به یکدیگر اجازه اشتباه بدهیم.

ما سه چهار سال است انجمن صنفی داریم. چرا نباید اشتباه کنیم؟ چرا نباید خطا کنیم؟

هیئت مدیره هم اجازه اشتباه دارد. می تواند حرفی را بزند ولی فردا حرفش را پس بگیرد. اگر این اجازه را نداشته باشد همیشه می ترسد با شما موافقت کند.ولی اگر به او اجازه بدهید برگردد, راحت تر با شما کنار خواهد آمد.

اعضای انجمن ها و نمایندگان ما نیز می توانند اشتباه کنند. چرا نباید اشتباه کنند؟ مگر ما آنان را از کره مریخ آورده ایم؟ کنار ما بوده اند ولی امروز مسئول امری شده اند.پس می توانند اشتباه کنند.

یکدیگر را آزار ندهیم به هم اجازه اشتباه و پوشش اشتباه را بدهیم.

امروز دائمی شدن قراردادی ها شده است خط قرمز.چرا؟ چون می ترسند قولی بدهند که عملی نباشد.

امروز طبقه بندی نیروهای شرکتی اجرا نشده؟ چرا؟ چون می ترسیم اشتباه کرده باشیم و تعدادی اسامی لای آنها جا خورده باشد که در آینده نتوانیم حذفشان کنیم!

هیچ چیز صد در صد نیست!

اگر دنبال صد در صد می گردید جل و پلاس خودتان را جمع کنید و به بهشت بروید البته اگر شما را راه دادند!

ما با 11 سال سابقه انتشار خبر در همین سایت، با ده سال سابقه کار رسانه در شلوغ ترین مرکز ارتباطات کشور هنوز هم اشتباه می کنیم.به خودمان اجازه اشتباه داده ایم.

پس چرا مدیر عامل و هیئت مدیره ای که یک سال نشده به جمع ما آمده , نتواند اشتباه کند؟

چرا اعضای انجمن ها و نمایندگان ما نتوانند با 4 سال سابقه کاری، اشتباه کنند؟

همه حرف هایم را در یک جمله خلاصه می کنم!

“ما یکدیگر را دوست نداریم!” …. مشکل این است! وگرنه اجازه اشتباه هم به یکدیگر می دادیم!

روز خوش-سردبیر شما

6 آذر 97

 

985140cookie-checkسردبیر- هر گاه گامی به جلو برمی داریم باید تن مان بلرزد!

Please rate this

0 1 2 3 4 5
35 نظرات
  1. جواد می گوید

    سلام سردبیر مهربان خسته نباشید

    1. سردبیر - مخابرات ما می گوید

      جواد آقا
      ممنونم از این جمله ات
      خدا میدونه در همین لحظه که دارم باهات حرف میزنم پس از یک روز کار سخت اداری
      حالا 4 ساعته یک کله جلوی لپتاپ نشستم و دارم کار میکنم و کارمنت جئاب میدم
      طوری که به جان خودم و شما نباهش به جان هر چی آدم بهانه گیره
      گردنم به شدت درد میکنه و خسته ام.

  2. همیشگی۹۲ می گوید

    با سلام

    طرح طبقه بندی نیروهای شرکتی رو صد در صد آقای صدری گفتن انجام می گیره!@
    …..

    1. سردبیر - مخابرات ما می گوید

      کامنت شما عینا تکراری بود.
      لابد زمان نوشتن هم به شما اخطار کرده خود سایت
      ولی توجه نکردین
      لطفا تکراری کپی پیست نکنید

  3. ناشناس می گوید

    اقا اینها همه بازین،میدونن چیکار کنن . لیست بیشتر استانها اماده شده بر اساس همون دستورالعمل مسخره که دادن از قبل . حالا میخوان اب از اسیاب بیفته و یه سکوت رو به بهانه بررسی به شرکت وارد کردن. همش الکیه همون نفرات و لیست که نوشتن . همونه. نه بررسی و نه بازبینی خبری نیست. بازم دارن سر بقیه کلاه میزارن. اقا به خدا ما هم حق داریم ما هم بدبخت بیچاره ایم. اقای صدری که الان بایستی شمارو خدای مخابرات خواند و بهتون التماس کرد. ولا ما هم حق داریم ما هم مدرک مرتبط و هم جایگاهشو داریم ولی به بهانه چارت لعنتی داره حقمون ضایع میشه . به دادمون برسید . این طرح با این شرایط ظلم گرانی در حق دیگر کارشناسان سختکوش و صادق شرکته. ایا فریاد رسی هست . ایا کسی میشنوه.به داد مون برسید.

  4. صابر می گوید

    اون تیکه به بهشت بروید عالی بود جناب سردبیر
    هرچند اینهم دلیل و بهانه جدیدشونه
    حرف ما پشت سر همه کسانیه که دل ما را خوش کردن و به بهانه تغییر وضعیت مجبور به امضا قراردادهای ننگین با حداقل دستمزد شدیم تا جایی که دیگه نتونیم حتی به مرجعی شکایت هم بکنیم
    آیا این ارزش این همه حرف و حدیث رو داره که به جون بخرید؟

  5. بهلول دانا می گوید

    سردبیر- هر گاه گامی به جلو برمی داریم باید تن مان بلرزد!

    ای عزیز خدا نکند تنتان بلرزد!!!
    شما هم از مایید و مدیر !! اگر شما بلرزید ، صبر کن ببینم !! صبر کن !!! آه خدا ! نکند ! نکند به آخرین حرفهای برادرم بهلول نادان عمل کرده اند و ستاد را به مناطق زلزله خیز برده اند!
    این ستاد است که میلرزد و مدیران را می لرزاند!!
    آخ جون کارها درست شد!!! ستاد و ما که بلرزیم ، شرکت و پرسنل را هم میلرزانیم!!!!!

    به به چه شود!!! عالی ، با آهنگ ، بلرز !!! تا بلرزیم !!!!!

    اما ???
    برادر نادانم گفت ، دم خروس بدجور پیداست!!! نادان است دیگر ، حرفی میزند !
    من هم با اینهمه دانایی و حتی سر و سری !!!!! که با مدیران دارم ، ندانستم چرا اینرا گفت

    اما من هم از این راهها و آسانسورهای جدای مدیران خوشم می آید ، خوب من هم مدیر ناسلامتی!!
    الان sms آمد برای همایش پیاده روی خانوادگی ، پیاده که سخت است آنرا پرسنل انجام دهند و ما مدیران هم با اتومبیلهای ارزانمان!!! همراهیشان میکنیم ، یک یک مساوی!!
    بله الان در ستاد ، دوست مدیر عزیزی دارم که سالهاست در این کسوت است ، هنوز هم با هم از آسانسور جدا پایین و بالا میرویم ، چه لذتی دارد!!!
    اصلا ما که تافته جدابافته و ناز و نازنینان این شرکتیم ، چه دخلی دارد که از راه پرسنل برویم!!
    آنها راه خودشان را بروند ، ما راه اختصاصی! خودمان را ، یک یک مساوی!!
    میبینید که مساوات هم برقرار است!!!

    راجع به مسایل خیلی مهمی میخواستم خبری از دوستان مدیران بدهم که دهانتان باز بماند ، اما الان وقت ندارم و باید بروم جلسه و به سرها و سرها با مدیران برسم!!!!

    1. بهلول دانا می گوید

      از جلسه آمدم
      خودمانیم سردبیر مهربان بیراه هم نمیگوید، مدیران هم مطالب این سایت را می خوانند!
      فکر کردم فقط خودش و خودم ، ما مدیران متوسط!! را میگوید ، اما
      قبل رفتن به جلسه ، من ، بهلول دانا ، با مدیران ستاد !! گفتم که sms همایش پیاده روی آمد ، من دانا و ساده واقعیت روال قبل مدیران و شرکت با اتومبیل ارزان !!! مان !!! در پیاده روی!!! پرسنل را گفتم ، اما بنظر رئیس بزرگ اینرا خوانده و دیده دم خروس پیداست ، چون در ستاد به من توپیدند که ای دانای نادان! مگر نگفتیم آنچه اینجا واقعیت است را بیرون ستاد نگویی ! ، تو اصلا محرمانه!! و کاملا محرمانه !! و بکلی محرمانه !! را نمیدانی چیست !!!؟
      قرار به یک جلسه بکلی محرمانه !!! در شنبه همین هفته گذاشتند تا مرا توجیه کنند!!
      بهرحال رئیس بزرگ در اینستاگرام فرمودند که جهت سلامتی و بدور از کار جدی اداری با کارکنان و خانواده هایشان شرکت کرده!!! و ارتباطی فراگیر!!! برقرار میکنند ، صمیمی و خودمانی!!! شاید ناهار هم کارکنان افتخار یافتند و آبگوشت بزباش !! و پیاز و سبزی خوردن و تربچه نقلی!! با رئیس بزرگ میل کردند و ارتباط چنان فراگیر شد که علاوه بر کارکنان که همواره !! عاشق سینه چاک رئیس و مدیران هستند ، خانواده هایشان هم سینه چاک!!! کنند و ایشان را در شرکت و جامعه حمایت کنند که آن چند پله باقیمانده نردبان را هم هل !! دهند بالا رود
      به به ، چه شود!!!
      رئیس خیلی داناتر از من است ، حتی از برادرم بهلول نادان هم !!!!!
      آخ از برادرم گفتم ، بنده خدا بستری در بیمارستان و در حال نزع است
      یادم است در اینجور مواقع کلمه ای میگفت آن نیمه مرحوم! ، چی بود ، ای بابا امان از این حافظه مدیریتیم!!! ، عام قریبی ، نه ، عمه فریبی !! ، نه این هم نبود ، عوام دریپی!!
      ، نه این اصلا ، یادم نمی آید ، یه چیزی تو همین مایه ها بود
      نادان است دیگر ، حتی کلماتش هم بیاد دانایان! و من ، بهلولی دانا !! ، نمی ماند
      جانم جان یک جلسه بکلی محرمانه!!! آنهم در ستاد خیلی خوب است ، حق جلسه قانونی !!! که چرب و چیلی است و یک سفر اروپا با عیال جان افتادیم
      بعدش همیشه مدتی بعد از این جلسات در یکی از حسابهای ما مدیران !! یک عدد توپول !!! می نشیند و کیف میکنیم ، تبدیل به خانه و اتومبیل ارزان پانصدی !! و سرمایه گذاری و بالاخره به اقتصاد کمک میکنیم!!!! ما مدیران!! ، جانم جان ، چقدر خوب
      البته فکر کنم در جلسه شنبه چند فریاد و یک دو تا روی یخ نشستن!!! خواهم داشت ، اما مهم نیست ، برادرم میگفت ، کارد دسته خودش را که نمی برد!!!

      بله ، پس اینجا خیلی مهم است ، دقیقه به دقیقه رئیس هم نخواند ، کارمندانش می خوانند و به رئیس میگویند ، یادم باشد برای آن هدف بزرگ مدیرانه زندگیم!! رفتن به هیات خودمان!! اینجا از رئیس خیلی مثل قبل واقعیت نگویم!
      همین کافیست ،
      دارد یک جای خالی آنجا باز میشود ، چی؟ ، عزیزم ما مدیریم ، بالا و پایین !! را خبر داریم ، جانم جان ، چه عنوانی :
      جناب مهندس بهلول دانا عضو محترم هیات خودمان!

      راستی برادرم در آخرین ملاقات ، دیروز به من گفته بود مدیران مطالب این سایت را می خوانند ! گفت در قضیه آن پرتقال فروش و …گفته بود که آب پرتقال را فروخته و یکی دیگر از آن سیستمها از دوستانمان !!! می خریم و سودش آب پرتقال هم معلومممممم است مال کارکنان نیست!!
      گفت سایت را بخوان ، دیدی عینا همینطور شد ،
      من که هر چی خواندم خبرش را پیدا نکردم
      شما پیدا کنید
      از این به بعد هم من آمدم همه بلند شوید و مثل بردگان دست به سینه و سرها پایین و صم و بکم باشید ، مگر میدانید دارم به هیات خودمان!! میروم

      1. سردبیر - مخابرات ما می گوید

        کامنت زیباست اما به مطلب ربطی ندارد.
        دلم نیامد حذفش کنم.
        لطفا در مورد موضوع صحبت کنید و در صفحات ویژه و جداگانه بنام پاتوق بنویسید

  6. ناشناس می گوید

    با سلام و خسته نباشید
    واقعا از این حرفها و افکار خسته شده ایم آخر جناب آقای صدری که فکر می کنید اگر طبقه بندی برای شرکتی ها اجرا شود ممکن است به عده ای اجحاف شود !!!!!پس اجحاف واستثماری که در این سالها بر شرکتی ها روا داشته شده است چه می شود ؟؟؟؟در ضمن الان دارد در حق ما که 16 سال است با مدرک مرتبط مشغول انجام کار مرتبط آنهم خالصانه و بی هیچ حب و بغضی هستیم اجحاف می شود گناه ما چیست که باید به آتش این افکار بسوزیم ؟؟؟؟ پس چه کسی جوابگوی ما و کودکان ماست ؟؟ شما قصد اجرای عدالت دارید در حالیکه هم اکنون در حال بی عدالتی هستید!!!!!!شما را بخدا فکری برای ما بکنید

  7. همیشگی ۹۲ می گوید

    کامنت ها زیاد در صف انتظار می مونه

    ولی حق هم به جانب شما است، با این همه مشغولی و فشردگی کماکان زحمات شما در خور سپاسه

    1. سردبیر - مخابرات ما می گوید

      کامنت های بدون مشکل و کلمات خاص رو رصدگر تایید میکنه
      فقط تعداد اندکی میماند که میذاره من ببینم
      تعدادش خیلی کمه
      ضمن اینکه باور کنید گرفتارم

  8. hamkar987 می گوید

    سلام
    سردبیر محترم ، بنظر من مشکل اساسی ما درک نکردن مفهوم درست واژه ها و تهی کردن و واژگون کردن معانی کلمات است. کلماتی مثل “اشتباه”، “دوست داشتن” ، “دموکراسی” و … بار معنایی و استفاده بجا از هر کلمه و عدم استفاده از “کلمه” در جای نادرست از اصول اولیه نویسندگی است. مثلاً میفرمایید:
    “هیئت مدیره هم اجازه اشتباه دارد. می تواند حرفی را بزند ولی فردا حرفش را پس بگیرد”
    آیا تخلف از قانون و سرقت از حقوق مالی کارکنان مصرح در قانون پرداخت مصوب خودشان و سپس بدعهدی و زیر همه چیز زدن اسمش اشتباه است؟ آیا تباه کردن عمر و پول و آبرو کرامت و وقت و امید و آینده کارکنانی که سالها جوانی خود را برای شرکت گذاشتند جایی برای “دوست داشتن” باقی میگذارد؟ آیا اصلاً آبروی رفته کارمندی که جلوی خانواده اش و طلبکارانش از بقالی سرکوچه تا بانک همیشه شرمنده هست با “دوست داشتن” آبروبران برمیگردد؟ “دموکراسی” یعنی مذاکره و دوست داشتن اشتباه کنندگانی که عمداً اشتباه میکنند بدون عذرخواهی؟ ما برای “اشتباه هیئت مدیره” بهای گزافی پرداختیم که با هیچ پولی قابل برگشت نیست یعنی عمر و کرامت. آنها چه بهایی برای اشتباهشان پرداختند؟ متاسفانه هیچ بهایی نپرداختند. حاضریم دوستشان داشته باشیم بیدلیل همچنانکه دوستمان دارند بیدلیل. وحاضریم برای این دوستی بقایای اندک مانده از عمر و کرامتمان را هم فدایشان کنیم.

  9. ایرن می گوید

    سر دبیر جان سلام صبح عالی متعالی
    اینا باید از اول بدون در نظر گرفتن هیچی طرح رو برای بچه هایی که رشته مرتبط دارن اجرا می کردن
    تا حق کسی پایمال نشه
    حال اون شخص میخواد هر کی باشه به هر حال رشته ش مرتبطه
    این همه بگیر و ببند واسه چی
    خدا رحم کنه

    1. همراه می گوید

      مگه قرار بوده واسه غیر مرتبطا اجرا بشه،
      قبلا هم همین بحثها بوده،
      منتها همین کسانی که رشته ای مرتبط با مخابرات دارن عده ای در طرح هستن با سابقه پایین و عده ای با سابقه بالا نه!

      اگه شفافیتی می بود و از همون اول می گفتن ابتدا رشته مورد نیاز بعد سابقه خدمت بعد مثلا دانشگاه دولتی! بعد بومی و …. خیلی بهتر و قابل قبول تر واسه همه بود،
      به جای این که سکرت اسم دوستداران و کسایی که سابقه خدمتشون نصف بقیه هم نباشه باشه و بقیه نه؟؟
      میشه اجرا میشد و شما نبودین باز هم می گفتین بزارین واسه اجرا
      صد البته می گیم نه
      همه چی تو جدول و امتیاز شفاف باشه

      بعد واسه اونایی که مدارک غیر مرتبط دارن حتی واسه خدماتی ها و …. در فازهای بعدی
      یعنی نیروی خدماتی با سابقه نزدیک ۲۰ سال حق گرفتن اندکی بیشتر حقوق رو نداره؟؟؟

      1. سردبیر - مخابرات ما می گوید

        اینکه شما میگین کمک هزینه است که به همه میدن
        وقتی حکمی میخواد عوض بشه باید شرایطش احراز بشه
        نوبتی هم نیست

        1. همراه می گوید

          حتما جناب سردبیر
          تحت هر عنوانی بدن هیچ اشکالی نداره
          به اسم کمک هزینه با نیروی خدماتی که ۲۰ سال است داره به این مجموعه خدمت می کنه یه مبلغی بدن نیاز به حکم یا بند آیین نامه ای نیست،
          حتما عقلای سازمان خودشون بهتر میدونن چکار کنن منم نظر شخصی خودم رو گفتم که اگه قراره اتفاقی بیفته واسه تمام بخش خصوصی مرحله به مرحله و سال به سال بیفته اگه مثالا ۵۰۰ تومن نیروی کارشناس شرکتی بیشتر از خدماتی! نگهبانی امور دفتری و… بگیره هیچ اشکالی نداره در کنارش نیروهای دیگ هم از درصدی بهره مند بشن
          اقای صدری که واسه تمام منابع انسانی طرح و ایده دارن اینم می تونن در نظر بگیرن که مثالا نیروهایی که دو سوم خدمت خودشون رو طی کردن حالا کارشناسی هم ندارن اینها هم مشکلات شان اگه بیشتر از بقیه نباشه کمتر نیست
          واسه کارگزاران عزیز بدون توجه به نوع مدرک تحصیلی الحمدا… وضعیتی عالی پدیدار شد
          ان شاا… با بازنشستگی و خروج رضایت بخش کارکنان شرکت بتونه تمام نیروهای وابسته به خودش رو تحت هر ایتم و کمکی مشایعت کنه تا تو این وضعیت تورمی اندکی تغییر در زندگی تمام پرسنل مشاهده بشه

  10. ناشناس می گوید

    سردبیر عزیز .لطفا این پیغام روبه گوش مهندس صدری برسونید.
    دیروز خراسان رضوی جلسه داشت وتمام روسای شهرستان حضور داشتن .یکی یکی نیروهای شهرستان روقربونی کردن تاجا برای نورچشمی ها تومرکز استان ؛مشهد الرضا؛مشهد مقدس …..باز شه .این عدالت نیست .ماهم گوشت قربونی نیستیم .تادیروز من تمام امتیازات روداشتم،فقط تازه فهمیدن جای خالی توچارت ندارم .لطفا جوابمو بدین .برام ایمیل بذارین .

  11. ناشناس می گوید

    باید بگن طرح اشتباه دادیم افراد اشتباه انتخاب کردیم و به اشتباه به برخی حذف شدگان ظلم کردیم

  12. شركتي منتظر می گوید

    با سلام
    آقاي سردبير يعني واقعا تهيه ليست و پر كردن جاهاي خالي انقدر پيچيده هست كه بعد از يك سال هنوز خيلي از استان ها بلاتكليف هستند؟ به خدا انقدر پيچيده نيست چرا تمومش نميكنين؟ چرا اين همه آدم رو يك ساله دارين بازي ميدين ؟ خسته شديم چقدر بايد از اين مخابرات بكشيم اون از سال ٩٢ كه اونطوري حقمون ضايع شد و حالا هم كه هي تعلل هي تعلل ….. به كي بايد پناه ببريم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  13. ناشناس می گوید

    سلام٬ سردبیر محترم٬ امروز بعد از ۴ماه انتظار اسمم ازلیست مخابرات خراسان رضوی حذف شد٬ چون بعد از ۴ ماه تازه فهمیدن جای خالی درچارت برای من وجود ندارد٬ نظر من مهم نیست٬ به نظر شما عجیب نیست٬ مگه روز اول نفهمیدن برای من جا نیست٬ چطوری میشه ٬فرزند همکاردقایق آخر وارد لیست میشه وتمام شرایط روداره٬ حتی جای خالی درچارت.سردبیر محترم کجایید که بلاهای سال ۹۲ دوباره داره سرمون میاد.التماس کمک…..

  14. همکار می گوید

    یه روز یه پادشاهی برای یرکشی به مناطق مختلف رفته بود و دید که رو یکی از برجکها یه نگهبان با یه ب=لباس نازک واستاده و داره پست میده
    میپرسه تو با این لباس سردت نیس ؟
    میگه من 30 سال هست که اینجوری پست میدم ، پادشاه گفت که دستور میدم از فردا یکی از بهترین لباسهای گرم رو برات بیارن
    و متاسفانه فردا صبحش اون نگهبان از سرما مرد و رو دیوار نوشته بود امید لباس تو مرا به صبح نکشاند. . .
    الان حکایت ماهاس . . .

  15. نسل سوخته می گوید

    جناب سردبیر مشکل این نیست که عده ای اون وسط جا خوردن بلکه مشکل اینه که عده ای با مدارک مرتبط و سابقه بالا به بهانه های واهی تحت عنوان برونسپاری و… از طرح کنار گذاشته شدن. اگه قراره طرحی اجرا بشه اول اینکه برای همه اجرا بشه و اگر قرار بر غربال گری باشه باید به تعداد چارت خالی از کارشناسهای متخصص و مرتبط با سابقه بالا استفاده بشه.مثلا برای یه چارت خالی برای دو نفر که هفت سال و هشت سال سابقه دارن اونی انتخاب بشه که هشت سال سابقه داره و نفر بعدی بمونه تا چارت براش خالی بشه (یه نفر بازنشسته بشه) و این به عدالت نزدیکتره وانشالله که مهندس صدری عدالت رو اجرا کنند که با شناختی که ما از ایشان در این مدت پیدا کردیم قطعا جلوی بی عدالتی را خواهند گرفت.

    1. ناشناس می گوید

      دقیقا” همینه. عدالت باید ملاک و معیار مشخصی داشته باشه تا طرح دقیق و درست پیش بره

  16. همیشگی۹۲ می گوید

    طرح طبقه بندی نیروهای شرکتی رو صد در صد آقای صدری گفتن انجام می گیره!@
    این با موضوع قرارداد دایم از زمین تا آسمان فرق دارد
    چرا؟؟

    چون عزیزان همیشه منصف و عدالت خواه!!! مخابرات همانها که مخابرات فقط در آنها یافت شده است، و مال آنها است
    این نگرش را القا کردن که اگر نیرو دایم بشود تنبل می شود
    حالا یکی نیست از آنها بپرسد اگر تنبل می شود همین جایگاهی رو که شما الان در آن نشستید و نظر می دین لاابد قراردادی بودین که انگیزه داشتین تا به اینجا رسیدین
    ولی نه شما با وجودی که رسمی بودین باز هم برای پله های ترقی انگیزه داشتین و به گوشه رینگ نرفتین!!

    یعنی می شود بند های دیگر آیین نامه سال ۸۹ رو با وجود هزینه انجام می دین ولی این یکی
    انگار به مذاق شما خوش نمی آید
    ولی نمی شود یکی رو بخواهید یکی رو نه؟؟
    وقتی مدیر عامل بیاد و بگه این طرح واسه همه کسانی که با ضوابط وارد شرکت شدن حالا مرحله به مرحله انجام می شود
    دیگر ما هم می دانیم انجامش می دن
    اما وقتی خلف وعده ای که ۸ ماه پیش گفته شده انجام می گیره و هزار دلیل واهی که شما هیچ فرقی با دایمی ندارین و …..
    کلا بذر نا امیدی در ما جوانه زده
    جوانه ای که میشه با انگیزه درخت تنومند و باسابقه مخابرات رو مستحکم تر کنه!!

    کاش لا اقل ما هم مثل بعضی عزیزان تحصن مس کردیم در مجلس. وزارت خونه و شرکت و…. حالا دلمون نمی سوخت
    ولی تنها گروهی که با تعامل و احترام پیش رفت و قبل از همه قول گرفت واسه تبدیل قرارداد
    حالا عدم انجامش کلا نیرو رو به یه مهره سوخته تبدیل کرده!!

    آقای صدری
    بزرگان هیت مدیره
    عزیزان آینده نگر(( نوع انجام دایم زرنگی در نیرو بوجود میاره نه تنبلی))
    مدیران میانی

    ما زیاران چشم یاری داریم!!!!

  17. ناشناس می گوید

    یعنی حق قانونی ما که به روشنی روز است یا اینکه کاملا بر همه این مووضوع روشن تست که حق مان را خورده انو را باید جلسه کارشناسی بگذاریم؟
    مثل اینکه جلسه بگذاریم برای اثبات اینکه ماست سفید است . اینها فقط و فقط وقت تلف کردن است

    1. ناشناس می گوید

      باور کنید اون کارشناسی که الان با نظر رئیس تو لیسته حق داره من هم که با مدرک و سابقه بالام حذف شدم حق دارم اما برخی سعی دارن درکش نکنن و اینقدر خودشونو از بقیه دور کنن تا دیگه صداها رو نشنون هر چند که حق هم داشته باشن

  18. ناشناس می گوید

    سردبیر جان برخی مسایل نمی‌تواند اشتباه داشته باشد، برخی مسایل هم قانون است و باید اجرا شود، البته اینکه برخی از افراد حقیقی یا حقوقی آنقدر قدرت دارند که می‌توانند قانون را اجرا نکنند یا اینکه قانون آنقدر ضعیف یا گزینشی باشد که ضمانت اجرا نداشته باشد بحث دیگری‌ست. برخی اوقات بر پایه‌ی تعهدی که داده‌اید عملی صورت می‌گیرد، حتی اگه در آینده به این نتیجه برسید که اشتباه کردید و نمی‌بایست تعهد می‌دادید نمی‌توانید خلف وعده کنید و از عمل به عهدتون سرباز بزنید، این (عمل به عهد و پیمان) آیه‌ی صریح قرآن کریمه! بیشتر مطالبی که در مورد کارکنان بیان شده و اجرا نشده، یا قانون بوده و یا عهد و پیمان! مثلاً اجرای آئین‌نامه‌ی سال ۸۹ هم قانونه و هم تعهد، یا در مورد قراردادی‌ها، در آزمون استخدامی ۹۱ پیش و پس از آن، بارها اعلام شد که پس از سه سال تغییر وضعیت خواهند داشت که این میشه عهد و پیمان که بر پایه‌ی اون اساساً خیلی‌ها در آزمون شرکت کردند! طبقه‌بندی برای نیروهای شرکتی قانون مجلسه!
    سردبیر عزیز اکثریت کارکنان هم متوجه تغییرات شگرف در دیدگاه و عمل هیئت مدیره و مدیرعامل شدند و مطمئن باشید بابت این موضوع و همکاری و همدلی و همراهی از مدیرعامل محترم و هیئت مدیره‌ی محترم و سهامداران عمده که اتفاقاً بسیار در این موضوعات تأثیرگذار بودند، سپاسگزارند، اما‌کارکنان خواسته‌ای ندارند که جدید باشه و تعهدی مازاد، امکان‌ناپذیر یا غیرقانونی را به هیئت مدیره تحمیل نمی‌کنند! کارکنان فقط و فقط و فقط یک خواسته دارند و برآیند تمامی این جلسات و گفت و شنودها یک موضوع هست و اون «عمل به قانون و تعهدات» هست همین. اگه نظر بر اشتباه در قانون وزارت کار یا مجلس هست سهامداران مخابرات آنقدر توانمند هستند که به چانه‌زنی در مورد تغییر قانون اقدام کنند ولی بی‌قانونی توجیهی نداره و البته برخی مسایل مربوط به شریعته که عدم عمل به اون‌ها هم توجیهی نداره!
    البته شما مختارید و احتمالاً این کامنت رو یا منتشر نخواهید کرد و یا تغییر خواهید داد، فقط خواستم منعکس‌کننده‌ی نظر جمع کثیری از کارکنان شرکت مخابرات باشم.

  19. مجید می گوید

    سلام مهندس از دیروز تو مشهد جلسه واسه طبقه بندی کارشناسا امروزم مشخص شد که بیشتر شهرستانها اسامی کارشناساشون حذف شده بخاطر نبود چارت الان از شهرستان خودم که کلا ۴نفر بودیم که تولیست بودیم هیچکدو ممون شامل نشدیم فقط برای چارت چکار کنیم اخه ۲ماه قبل با رئیس اداره رفتیم جای اقای عبدی چارتو که در اوردن گفتن یک چارت خالی دارین که مربوط به ۲نفر ازما بود حالا چطور میگن چارت خالی ندارین چکار کنم مهندس تورو خدا کمک کنید ممنون میشم

  20. حاصلی می گوید

    سلام بر مدیر عامل محترم سلام بر هیات مدیره محترم سلام بر نمایندگان محترم کارگری و صنفی سلام سردبیر محترم سلام بر پرسنل محترم

    خداوند پدر مادرتان را بیامرزد سردبیر مهربان
    سردبیر واسطه خیر ، خدا خیرتان دهد

    کاش بزودی زود ، روزی برسد که همه پرسنل و نمایندگان پرسنل از اعماق قلب و وجود بگویند هیئت مدیره محترم خداوند پدر و مادرتان را بیامرزد و از صمیم قلب دوستتان داریم

    این آرزویی دست نیافتنی و غیر ممکن نیست!
    این دعای پرسنل است
    با تجدید نظر در نظرات از گذشته که شرکت را از توسعه و پیشرفت و برکت بازداشتند ، با کمی سعه صدر ، کمی بزرگ اندیشی و عدالت و قانونمداری و مدیریت اسلامی پیشرفته ، انصاف و محاسبه مجدد توسط کارکنان محترم و مدیران تصمیم ساز محترم این امر انجام و پیشرفت و توسعه و افزایش کیفیت و کمیت خدمات دهی وسوددهی و جهش مادی و معنوی و خیر و برکت همه شرکت را در بر میگیرد .
    خدای عالم و بخشنده از درگاه با عظمتت کمک به این کار و عمل نیک را درخواست میکنیم ،
    آمین یا رب العالمین

    دل من دیر زمانی ست که می پندارد:
    « دوستی » نیز گلی ست
    مثل نیلوفر و ناز ،

    ساقه ترد ظریفی دارد
    بی گمان سنگدل است آن که روا می دارد
    جان این ساقه نازک را

    -دانسته-
    بیازارد!

    در زمینی که ضمیر من و توست
    از نخستین دیدار،
    هر سخن ، هر رفتار،

    دانه هایی ست که می افشانیم
    برگ و باری ست که می رویانیم
    آب و خورشید و نسیمش « مهر » است .
    گر بدان گونه که بایست به بار آید
    زندگی را به دل انگیزترین چهره بیاراید

    آنچنان با تو در آمیزد این روح لطیف
    که تمنای وجودت همه او باشد و بس
    بی نیازت سازد ، از همه چیز و همه کس

    زندگی ، گرمی دل های به هم پیوسته ست
    تا در آن دوست نباشد همه درها بسته است
    در ضمیرت اگر این گل ندمیده ست هنوز
    عطر جان پرور عشق
    گر به صحرای نهادت نوزیده ست هنوز

    دانه ها را باید از نو کاشت
    آب و خورشید و نسیمش را از مایه جان
    خرج می باید کرد
    رنج می باید برد
    دوست می باید داشت

    با نگاهی که در آن شوق بر آرد فریاد
    با سلامی که در آن نور ببارد لبخند

    دست یکدیگر را
    بفشاریم به مهر
    جام دل هامان را
    مالامال از یاری ، غمخواری
    بسپاریم به هم
    بسراییم به آواز بلند
    – شادی روح تو !
    ای دیده به دیدار تو شاد

    باغ جانت همه وقت از اثر صحبت دوست
    تازه ، عطر افشان
    گلباران باد

    فریدون مشیری

نظرات بسته شده است.