شما گفته اید- سر زخم بزرگی را باز کرده اید
سلام سردبیر عزیز
سَرِ زخم بزرگی را باز کردید.البته باید یک روز این زخم توسط جراحان ماهر باز میشد تا عفونت ناشی از این زخم تمام بدن را دربر نگیرد.
یادش بخیر که کشیک شب واقعا کشیک میداد هیچگونه آلارمی روی کنترل پنل سوئیچ روشن نبود.به نوبت راکها را نظافت میکردیم .ترانکها را تست میکردیم .در صبح شماره های پارکینگ شده توسط سوئیچ را مشاهده میکردیم .حتی به مشترکینی که گوشی را بد جا میگذاشتند تُن ارسال میکردیم و اعلام میکردیم گوشیتان را درست بذارید.پیش میومد قبل از اینکه مشترک اعلام خرابی کند خرابیها را رفع میکردیم.سالن دستگاه خیلی امنیتی بود هیچکس اجازه ورود نداشتند.همچون خونه شخصی مراقب دستگاه و نظافت دوره ای آن بودیم.در هر مرکز بر اساس تعداد شماره کارشناس و یک کارشناس مسئول داشت . ……..اما الان به بهانه omc که اصلا تو چارت وجود ندارد مراکز را خالی کردتد.خیلی همت بخرجداده بشه کف کاذب تِی کسیده میشود.تجهیزات pmکه اصلا وجود ندارد و خریداری نمیشود.بقول همکار عزیزمون بیشتر کافو نوریها فاقد باتری هستند.حتی بعضی از مراکز کم ظرفیت نیز دارای همین مشکل هستند. اصلا چارت نگهداری برای سوئیچ نداریم .مثلا یک مرکز سوئیچ ۲۰k به چند تا نیرو نیاز دارد؟قبلا سوئیچ با چارت نگهداری مشخص میشد.الان همه سالنهای سوئیچ را خالی کردند و تنها یک مرکز به عنوان omcنگهداری سوئیچ را بعهده دارد.و ۱۰ نفر بحای ۴۰ نفر مشغول کار هستتد.طبیعیه که هیچوقت کیفیت نگهداری به قبل نمیرسد.تازه حالبتر اینه که در hrا اصلا omcرا ندیدند.الان رئیس مرکزomc با پست
رئیس مرکر ۱۰الی ۳۰k کار میکند. برای نگهداری با کیفیت
باید چارت تصحیح شود.تازه همین چارت هم فقط در حکم اسم پستها قید شده و پرسنل در جای دیگزی مشغول میباشد که با شرح وظیفه پست خود آشنایی ندارد.
سردبیر محترم آشنا به مشکلات ، حال که سَرِ زخم را باز کردید قبول زحمت فرمایید جراح را پیدا کنید تا بتواند قبل از اینکه چرک زخم به دیگر نقاط بدن سرایت کند ، اونو بخشکاند.
جراح آن شمایید.
جراح آن متخصصان مخابراتی هستند.
جراح آن همان شیوه های نگهداری گذشته است.همان شیوه های سختگیرانه ….
اما هزینه هایش باید تامین شود.این تامین هزینه در حکم لوازم جراحی است که باید مخابرات تامینش کند.
مسئولین امنیتی و وزارت ارتباطات و کسانیکه مخابرات را رایگان به افراد تاجر ووابستگان مقامات عالیه واگذارنمودند باید تادیرنشده به فکر ابطال این واگذاری باشند درغیراینصورت مخابرات به ویرانه ای مبدل خواهدگردید
اکثر کارهای فنی را دادن پیمانکاران.. وقتی نیرویی که تو سرما و گرما داره از جوانیش میگذره برای نگهداری و میبینه که در حقشون تبعیض قائل میشن قطعا این نیرو نمیتونه دلسوزانه در جهت پیشبرد اهداف شرکت و نگهداری بهینه باشد.. حذف کنید واسطه ها را و با نیروهایی که قطعا با ده پانزده سال سابقه می‌توانند کارشناسانه شرکت را نگهداری و به سود برسانند قرار مستقیم ببندید #هر نیرو یک بازاریاب
با این وضع فعلی چند سال دیگه با یه عالمه ساختمان مخروبه هایی در بهترین نقاط شهر،با عنوان مراکز مخابرات و چاله چوله هایی تو خیابونها به اسم حوضچه مخابراتی،و….
.مواجهیم.مثل اینکه نگهداری این سرمایه عظیم دیگه واسه دولت و وزارت ارتباطات صرفه اقتصادی نداره دیگه،فقط رو مخابرات سیار ،کار می کنند،یا علی
تو این شرکت بعد از خصوصی بازی ، زرگر نعلبندی می کند و نعلبند زرگری
البته قبل از آن نیز تا حدودی چنین بود ولی نه تا این حد لا اقل آن زمانها یه کنترلهایی بود ، تصمیمات آبکی و غیر کارشناسی افرادی که هیچ تخصصی در مدیریت و مخابرات نداشتند و فقط به فکر دوشیدن مخابرات بوده و هستند ، مدیران ارشد ما صرفاً به فکر افزایش سود تسهیمی ( البته سود کذایی تسهیمی ) به نفع سهامدار عمده به هر طریقی که شده ( فروش املاک ، ماشین آلات ، کنار گذاشتن بهسازی ها و نوسازی ها و نگهداری تجهیزات و تاسیسات ، عدم پرداختهای به موقع طلب شرکای تجاری اعم از پیمانکاران و فروشندگان ، عدم توجه به شأن و منزلت همکاران ، عدم پرداحت حق و حقوق کارکنان و …. )
همه و همه باعث شدند که مخابرات ما ره هزاران ساله افول را در ده سال بپیماید . ضمن تبریک این دستاورد بزرگ به مدیران برای حل این مشکل فقط یه راه حل است و آن اینکه کار را بدست کاردان بسپارند و این … ها را بفرستند پی شغل خودشان
سردبیرجان از ما که گذشت.اما اون زمانها که ما تازه از مزکز آموزش اومده بودیم مرکز تلفن و کار میکردیم همیشه بزرگترها به مامیگفتند جانشین پروری کنید.تا راحتتر ارتقاء پیدا کنید و یا بازنشست بشید.آموزش امری ادامه دار و همیشگی بود.از دانشگاه یا مرکز آموزش شروع میشد و در طول خدمت کناردست پیشکسوت ها ادامه پیدا میکرد.اکثر پستها سرپرستی و مدیریتی براساس تجربه و شایستگی داده میشد و…..
به همین دلیل شرکت مخابرات با اقتدار کار میکرد.همه چیز منظم و تعریف شده بود.حد و حدود افراد مشخص بود .طراحی.نصب.راه اندازی.نگهداری .پشتیبان.ارزیابی و …. چه شد که امروز به این حال زار رسیدیم.
… چرا امروز به این حال زار رسیدیم؟
چرا؟