شما نوشته اید: همکارم از کرونا فوت کرد، زن و بچه اش سرگردان شدن!
مخابرات ما (سردبیر) – کامنتهای شما را می خواندم! پاسخ به کامنتها سخت ترین کار سایت است.باید با همه وجودت بخوانی تا درک کنی نویسنده چه می گوید. سخت ترین کلمه ها، پر احساس ترین کلمه ها، با روح ترین کلمه ها اینجاست … اما گاهی آنقدر خواندنش دردناک می شود که حس می کنی “آب از سرت گذشته” … اما نه! من یاد گرفته ام بجنگم! یاد گرفته ام هرگز تسلیم نشوم … حتی وقتی که کاری از دستم برنیاید.
وضعیت جاری دوستان شرکتی حرف تاره ای نیست! اما این کامنت حرف تازه ای دارد! برای خواندنش کمی وقت بگذارید … لطفا!
با دروود بر سردبیر عزیز
خواستم تشکر کنم از بابت درج پیام بنده
بابت سوالم در مورد طرح کارشناسی (مدرک مرتبط با جایگاه شغلی) ، از قدیم گفتن کلامی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند.
سردبیر گرامی آدم که دستش به جایی بند نباشه و در حال غرق شدن به هر چیز اطراف چنگ میندازه بنده با سابقه نزدیک ۲۰ سال هر وقت به زندگیم نگاه میکنم با اینکه سعی کم کردم کم فروشی نکنم به زندگیم که نگاه میکنم
هیچ چیز ندارم ،
نه خانه ای نه ماشینی ،
هر چند سال هم باید جابه جا شیم ،
حقوق که تازه به زور رسید ۵ تومن که مالیات و بیمه کم میشه ،
منزلت اجتماعی که ندارم
نه جایی میتونم وام بگیرم
یا حتی فیشمون ارزش نداره .
خلاصه برادر جان
سرتونو درد نمیارم امیدم به این طرح بود ، آری برای مدیران من فقط یک اسمم و این طرح هم یک چیز روتین و معمولی که آیا شود یا خیر
اما خبر ندارد یکی دو میلیون برای من گارگر چقدر پوله میتونم جلو خانوادم سر بلند کنم ،
درسته که خانوادم انقدر بزرگوارن که سعی میکنن با سیلی صورتشونو سرخ نگه دارن
اما خوب گوشت کیلو ۱۲۰ و برنج کیلوییی ۴۰ تومن و
اجاره خونه و پول رهن که اینا رو نمیشناسه ،
موندم از کجای زندگیم بگم که آبروم بیش از این نره اما خدایش این رسمش نیست که بعد ۲۰ سال حقمو گدایی کنم ،
خداییش نه به اون مدیر کار دارم نه به اون کارمند رسمی نه قراردادی تازه استخدام نه قراردادی که بدون آزمون آمدن و …
من فقط میخوام آبروم حفظ باشه
خدایش خسته شدم از خونه به دوش بودن
خسته شدم از اینکه تو اداره همش فکرم به خونه است ، به خانوادم
وقتی میبینم همکارم چطور بر اثر کرونا فوت کرد
و زن و بچه اش چطور سرگردان شدن ،
میترسم ، میترسم
چون میبینم آینده ای ندارم ،
حتی مدیر عامل و هیئت مدیره اذعان دارند که من از مخابرات نیستم اصلا منو جزو بدنه اداره نمیدونن میگن شما شرکتی و عضو پیمانکاری ، این همه سال تلاش کردم ، شعار نمیدم اما خدمت صادقانه کردم حداقل سعی ام این بود اما در آخر فکر نمیکنم حقم این باشه ،
خدایا تو جای حق نشستی ، کمکم کن
در آخر به خاطر حمایت شما سردبیر بزرگوار سپاسگزارم.
یک بخش از این نوشته به شدت مرا متاثر کرد.راست ترین کلام راست تاریح بوده است:
وقتی میبینم همکارم چطور بر اثر کرونا فوت کرد
و زن و بچه اش چطور سرگردان شدن ،
میترسم ، میترسم
راست میگوید! به شدت راست می گوید! به شدت راست می گوید!
حالا هم که سیاست شده کار اول و آخر آقایان! سیاسی کاری می کنند در حالی که یادشان رفته وظیفه اول و آخرشان چیست!
آقایان مدیر!
درک می کنید چه می گویم!؟
کسی که کار مخابرات رو راه می اندازه کارمند یا گارگره مخابراته حالا کارفرمایان مخابرات جهت سودجویی هر چه بیشتر نیروی کار مورد نیاز رو به نیروی شرکتی تبدیل کرده که هم کار زیاد ازش بکشه هم حق و حقوق اون رو نده واقعا نیروی رسمی 🤣نیروی قراردادی 🤣نیروی شرکتی 🤣 مگه همشون با هم کار نمی کنن راستی من نیروی رسمی هستم و وافعا تلاش همکاران شرکتی رو دیدم و پایمال شدن حقوق اونها رو هم
خدایا به عزت حسین از مسببین این وضعیت نگذر🙏🙏🙏
هزینه کمتر پورسانت و پاداش بیشر.. اووقت گور بابای من کارگر
نه سوار از پیاده خبر دارد. نه سیر از گرسنه !!
سردبیر عزیز ! سخته فهماندن وظیفه اول و آخر به کسانی که منفعتشان در نفهمیدن هست.